در مورد پسری 12 ساله به نام یوگو با قدرتهای جادویی و سرنوشتی مرموز است که تلاش میکند به همراه سایر دوستانش دنیای واکفو را از دست یک دیوانه شیطانی نجات دهد اما…
در مورد پسری ۱۲ ساله به نام یوگو با قدرتهای جادویی و سرنوشتی مرموز است که تلاش میکند به همراه سایر دوستانش دنیای واکفو را از دست یک دیوانه شیطانی نجات دهد اما…
سریال جیران (Jeyran Series) سریالی عاشقانه، تاریخی، خانوادگی و درام به کارگردانی حسن فتحی در شبکه نمایش خانگی محصول سال ۱۴۰۰ است که تهیهکنندگی آن را نیز اسماعیل عفیفه برعهده دارد؛ همچنین نویسندگی این سریال نیز برعهده احسان جوانمرد و حسن فتحی بوده است؛ جیران جدیدترین اثر حسن فتحی میباشد که پس از سریال موفق شهرزاد تصمیم به ساخت آن گرفته است؛ البته وی فیلم مست عشق که یک کار تاریخی و درباره زندگی مولانا بود را نیز سال گذشته در کشور ترکیه جلوی دوربین برده است؛ از آن جایی که جیران نیز همانند شهرزاد یک اثر تاریخی است و نیاز به لوکیشنهایی به سبک و سیاق آن زمان دارد، طبق انتظار در شهرک غزالی فیلمبرداری شده است؛ همچنین گروه فیلمبرداری این مجموعه، برای ضبط برخی از تصاویر به شهرهای خوانسار و گلپایگان رفتند و با اتمام فیلمبرداری در این دو شهر، به تهران بازگشتند تا باقی تصاویر را ضبط کنند؛ مطمئنا این سریال یکی از عظیمترین آثار شبکه نمایش خانگی خواهد بود که با انبوهی از هنرمندان سینمایی ساخته شده است؛ البته همانطور که میدانید از میان تمام بازیگران سریال جیران هنرمندانی چون امیر جعفری، امیرحسین فتحی، پریناز ایزدیار، گلاره عباسی، الهام نامی، پاشا جمالی، غزل شاکری، نهال دشتی و هومن برق نورد در سریال شهرزاد نیز حضور داشتند؛ سریال جیران دوران پس از مرگ امیرکبیر را روایت میکند؛ زمانی که ناصرالدین شاه (با بازی بهرام رادان) با جیران (با بازی پریناز ایزدیار) آشنا میشود و این آغاز یک عشق است؛ مجموع قسمتهای این سریال تا حدود ۶ سال از زندگی ناصرالدین شاه و جیران را برای مخاطب به تصویر میکشد؛ جیران یکی از زنان دربار ناصرالدین شاه بوده است که در واقعیت تاریخ نیز وجود داشته و در این سریال با قصهای آمیخته به خیال، زندگی پر فراز و نشیب وی روایت شده است؛ علاوه بر جیران تعداد زیادی از شخصیتهای داستان نیز واقعی هستند که در آن دوره زندگی کردهاند؛ در خلاصه داستان سریال جیران که قصهای عاشقانه و تاریخی دارد، آمده است: «زنهار که طراز و طریقت گمشده و مجاز و حقیقت به هم آمیخته. سهم رعیت کابوس است و سهم سلطان تخت طاووس. کجاست تدبیر کریمخان که تاج شاهی پس بگیرد از ما ندانمکارها؟ کجاست شمشیر نادر که انتقام بکشد از ما خرابکارها؟ مملکت آشفته است و امیرکبیر در گور خفته. هر نامی آبستن ننگ است و هر صلحی آبستن جنگ. آدمیزاد قبله عالم هم که باشد پناه میخواهد. قلعهای میخواهد که جانپناهش باشد. برای اولاد آدم هیچ قلعهای محکمتر از عشق نیست.
هیج دیدگاهی ثبت نشده ;(